امروزه تعداد زیادی از مدیران کسب و کارها، دیجیتال مارکتینگ موفق را با رشد کسب و کارشان یکسان میدانند. چرا که دیجیتال مارکتینگ یک راه ایده آل برای حضور در کانون توجه طیف گستردهای از افراد است. گستردگی و در دسترس بودن اینترنت، دو دلیل اصلی پهناور بودن حوزه دیجیتال مارکتینگ است. به نمونههای زیر توجه کنید تا فراگیر بودن استفاده از اینترنت در جهان را بهتر درک کنید.
اگر امروز نتوانید اخبار روز را از تلویزیون ببینید، از سایتهای خبری استفاده میکنید.
زمانی که شما تصمیم نداشته باشید تا وقت زیادی را صرف رفت و آمد به کلاسهای حضوری کنید، به سراغ کلاسهای آنلاین خواهید رفت.
برای تبلیغات محصولات خود از بیلبوردهای مرکز شهر استفاده نمیکنید. چون معتقد هستید که همه افراد به آن دسترسی ندارند. به همین منظور، دیده شدن در شبکههای اجتماعی را بهترین راه حل میدانید.
برای دور بودن از شلوغی جمعیت و امنیت در هنگام خرید، به فروشگاههای اینترنتی سر میزنید.
به شبکههای اجتماعی توجه میکنید تا به سبک زندگی ایده آل خود دست پیدا کنید.
این مثالها تنها چند نتیجه منحصربهفرد از گسترش اینترنت هستند. بنابراین، آموزش یا خرید حضوری جای خود را به نوع مجازی داده اند. هم اکنون دیگر رنگ و بوی خرید حضوری برای افراد تازگی ندارد. چون دنیای مجازی فرصتهای زیادی را در اختیار آن ها میگذارد. دسترسی راحت در هر مکان و هر زمان، باعث شده است که حدود ۹۹ درصد از مردم جهان، اینترنت را مرجع اصلی دستیابی به نیازهای خود بدانند.
مفهوم دیجیتال مارکتینگ در ۵۰ سال پیش، دانش و آگاهی درباره کار با ابزار دیجیتال برای فروش بود. در دهه ۱۹۹۰ که اصطلاح “بازاریابی دیجیتال” برای اولین بار استفاده شد، خبری از فروش آنلاین محصولات و خدمات نبود. در واقع هیچ کدام از واژههای این اصطلاح به طور کامل هویت نداشتند و همانند تیری در تاریکی بودند. تنها عده بسیار کمی با ابعاد این اصطلاح بزرگ آشنایی داشتند.
دیجیتال مارکتینگ یک اصطلاح تخصصی در حوزه فناوری شمرده می شد و تعداد افراد فعال در این حوزه کم بود. اما امروزه، با رشد تعداد سایتهای آنلاین، تعداد دیجیتال مارکترها هم افزایش پیدا کرده است.
منظور از حوزه کاری دیجیتال مارکتینگ تنها مانیتور لپتاپ یک فرد که روبهروی او قرار دارد، نیست. دیجیتال مارکتینگ یک مفهوم کلی است و نمیتوان رابطه آن را با چیز خاصی محدود کرد.
سایتهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی و ایمیل هر کدام ساختار ویژهای دارند. دلیل حضور افراد در آنها با هم یکسان نیست. در واقع، گسترش فضای آنلاین باعث شده است که مفهوم دیجیتال مارکتینگ همانند یک چتر ابری باشد که زیرمجموعه های زیادی را پوشش میدهد.
فرآیند مارکتینگ کسب و کار خود را مشخص کنید.
بودجه دیجیتال مارکتینگ را به طور واضح تعیین نمایید.
گستره ارتباط با بازار هدف کسب و کار خود را در نظر بگیرید.
از ابزارهای دیجیتال شناخت کامل داشته باشید.
بازاریابی دیجیتال نزدیک ترین واژه برای توصیف مفهوم دیجیتال مارکتینگ است. آن چیزی که در نگاه اول توجه افراد را به معنای “دیجیتال مارکتینگ” جلب میکند، واژه “دیجیتال” است. تعداد ابزارهای دیجیتالی که امروزه در زندگی خود از آنها استفاده میکنید، کم نیستند. رادیوی دیجیتال، تلویزیون، لپتاپ و موبایل از جمله ابزارهای دیجیتال امروز هستند.
واژه “مارکت” در فرهنگ نامه آزاد فارسی به معنای فروشگاه و محل خرید میباشد. با کنار هم قرار دادن معنای مستقل هر کلمه به تعریف دیجیتال مارکتینگ خواهید رسید. واژه دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از هر ابزار دیجیتال برای رسیدن به هدف خرید و فروش محصول یا خدمات میباشد.
دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
پی بردن به ماهیت دیجیتال مارکتینگ در دنیا، کار سختی نیست. استفاده از روشهای بازاریابی با ابزارهای دیجیتال همان معنای دیجیتال مارکتینگ میباشد. گسترده بودن ابزارهای دیجیتال به تعداد آنها منتهی نمیشود. برای مثال، با استفاده از لپتاپ و اینترنت میتوانید به هزاران سایت آنلاین خبری، فروشگاهی و آموزشی دسترسی داشته باشید.
ویژگیها و کاراییهای منحصربهفرد ابزارهای دیجیتال باعث میشود که افراد به جای مراجعه فیزیکی به فروشگاه، در فضای مجازی به دنبال کالا یا خدمت مورد نیاز خود باشند.
یک کارشناس دیجیتال مارکتر این وظیفه را دارد که اقدامات لازم برای جذب هدفمند مخاطب را انجام دهد. این اقدامات کاملا به ابزارهای دیجیتال بستگی دارد. بعضی از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در بستر اینترنت آنلاین هستند. برخی دیگر از این ابزارها مثل تلویزیون و رادیو آفلاین میباشند.
هدف دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
ضرب المثل “کسی که عازم ناکجا آباد شود، به همان جا می رسد” در حوزه بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ هم دارای معنا و مفهوم است. وقتی که دیجیتال مارکتر از هدف مدیر یک کسب و کار برای دیجیتال مارکتینگ سوال میپرسد، به احتمال زیاد جملههای زیر را خواهد شنید.
“میخواهم محصولات بیشتری بفروشم.”
“میخواهم برند خودم را به افراد بیشتری معرفی کنم.”
“میخواهم از سایر رقبای خودم جلو بزنم.”
“میخواهم در فضای آنلاین بیشتر دیده شوم.”
“میخواهم درآمد بیشتری در بازه یک روزه، یک ماهه و یک ساله داشته باشم.”
اما اگر به دنبال پاسخ سوال ”هدف دیجیتال مارکتینگ چیست؟” باشید، باید اهداف کلی تری را در نظر بگیرید. اهداف کلی مسیر و راه دیجیتال مارکتینگ را به شما نشان خواهند داد. وقتی بتوانید فرآیندهای تعامل صحیح با مشتریان و مخاطبان را اجرا کنید، به تمامی اهداف جزئی کسب و کار خواهید رسید.
دیجیتال بودن فضای کسب و کار نباید شما را از اهدافتان دور کند. بنابراین، یک دیجیتال مارکتر میبایست برای رسیدن به هدفهای بزرگ تر، مسیر و راه را به صورت شفاف مشخص کند. استراتژی دقیقا همان چیزی است که برای توسعه برند میتوان از آن استفاده کرد.
ابزارهای بازاریابی دیجیتال مارکتینگ
به طور کلی، منظور از ابزارهای بازاریابی دیجیتال، اشیاء یا کالاهای فیزیکی نیست. یک فرد کارشناس دیجیتال مارکتر از این ابزارها استفاده میکند تا به هدف نهایی خود یعنی فروش برسد. لذا، شناختن کامل هر یک از ابزارهای دیجیتال برای دستیابی به هدف یا اهداف لازم و ضروری است.
بازاریابی محتوایی
بخش اعظم پاسخ سوال “دیجیتال مارکتینگ چیست؟” به بازاریابی محتوایی مربوط میشود. تولید، توزیع و مدیریت محتوای ارزشمند از اصول بازاریابی محتوایی است. تنها وقتی میتوانید به تولید محتوای ارزشمند و باکیفیت بپردازید که استراتژی خود را در جهت جذب کاربر تنظیم کرده باشید.
تولید محتوای موفق از عهده هر فردی بر نخواهد آمد. چرا که آگاهی و برنامه ریزی دقیق، ۲ ابزار لازم برای فرآیند بازاریابی محتوایی و سپس دیجیتال مارکتینگ هستند.
آگاهی از آنجایی اهمیت دارد که انواع روشهای هدف گذاری را بدانید. اهمیت برنامه ریزی دقیق هم با فرآیندهای بازاریابی محتوایی مرتبط است. برای مثال، دیجیتالمارکتر سایت خبری برای کسب رتبه در جایگاههای ۱ تا ۳ گوگل باید برنامه ریزی داشته باشد. انتشار محتوای تاریخ گذشته، تغییرات چندان زیادی در میزان موفقیت سایت شما ایجاد نخواهد کرد.
در حقیقت، دیجیتال مارکتینگ همانند یک پازل است. تا زمانی که تمامی اجزای کوچک در کنار هم قرار نگیرند، معنای دیجیتال مارکتینگ به طور واضح مشخص نخواهد بود. بازاریابی ویروسی یک نوع استراتژی برای ترویج استفاده از محصولات یا خدمات یک برند میباشد. اما به جای اینکه تنها خودتان برای معرفی برند یا محصولات و خدمات تلاش کنید، مردم هم به کمک شما میآیند و اطلاعات زیادی را بین هم رد و بدل میکنند.
دو عنصر اصلی در بازاریابی ویروسی، مردم و اشتراک گذاری اطلاعات در فضای دیجیتال هستند. مفهوم این جمله با یک مثال، ساده تر خواهد شد. یک عنوان بسیار جذاب بنویسید. در مرحله بعد به سراغ شبکههای اجتماعی خود بروید و محتوای جذاب خود را منتشر کنید. در مدت زمان کوتاهی خواهید دید که اکثر افراد از محتوای جذاب شما حرف میزنند! زیرا محتوای شما توانسته است در مدت کوتاهی همانند یک ویروس به همه افراد سرایت کند.
بنابراین، اگر سایت اینترنتی را به تازگی افتتاح کرده باشید، برای برند سازی از بازاریابی ویروسی استفاده کنید. صبر کنید! برند سازی یکی از اهداف دیجیتال مارکتینگ است. برای دستیابی به سایر اهداف خود، همچنان باید ابعاد بازاریابی دیجیتال را گسترده تر کنید.
بازاریابی با موتورهای جستجو
تبلیغات در گوگل، بینگ ادز و بایدو از محبوب ترین بستر های بازاریابی با موتور های جستجو در حوزه دیجیتال مارکتینگ هستند. دیجیتال مارکتر حرفهای با استراتژی هوشمند از این بسترها استفاده میکند.
برای استفاده از بسترهای بازاریابی با موتورهای جستجو ابتدا باید اصلی ترین کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار خود را در نظر بگیرید.
جایگاه خود را در میان کسب و کارهای رقیب خود بسنجید.
سپس نوبت به استفاده از تبلیغات کلیکی برای ارتقاء سایت آنلاین خود به منظور افزایش تعداد مشتریان واقعی میرسد!
پس از در نظر گرفتن کلمات کلیدی مرتبط با کلمات کلیدی اصلی، نوبت پرداخت پول است.
PPC نام دیگر تبلیغات کلیکی میباشد. باز شده این کلمه حاکی از آن است که شما به ازای هر کلیک از سوی کاربر، پول بپردازید.
بهینه سازی موتورهای جستجو
سئو، نام دیگر بهینه سازی موتورهای جستجو در حوزه دیجیتال مارکتینگ میباشد. به طور معمول، بهینه سازی موتورهای جستجو در دیجیتال مارکتینگ به منظور سئوی هوشمندانه یک سایت اینترنتی است. ابزارهای خاصی برای دانستن میزان موفقیت در بهینه سازی موتورهای جستجو وجود دارد. گوگل آنالیتکس و وبمستر تولز، دو ابزار محبوب در میان افراد مسلط به سئو هستند.
بهینه سازی موتورهای جستجو یا سئو در بحث دیجیتال مارکتینگ تنها به یک روش خاص ختم نمیشود. به کار بردن تکنیکهای درست باعث میشود تا با جستجوی محصول یا خدمات، کسب و کار اینترنتی شما در نخستین نتایج انواع موتورهای جستجو دیده شود.
به بیانی، این تکنیکها باید به گونهای به کار گرفته شوند که با جستجوی هر کلمه کلیدی مرتبط با حوزه فعالیتتان، شما در رنکهای اول تا سوم صفحه اول گوگل باشید. در غیر این صورت، شاهد تغییر چندانی در ترافیک سایت خود نخواهید بود.
در کل، سئو به دو زیرمجموعه دیگر هم تقسیم میشود. سئو داخلی و سئو خارجی در زیرمجموعه معنا و مفهوم کلی سئو قرار دارند. برای مثال، توجه به افزایش سرعت سایت در بهبود سئوی آن، تاثیرگذار خواهد بود.
در سئوی داخلی سایت، ارزیابی کلمات کلیدی اهمیت زیادی دارد. ابزارهای رایگان زیادی برای ارزیابی کلمات کلیدی وجود دارند. دقت در انتخاب هر یک از آنها باعث میشود تا شما به قله موفقیت نزدیک تر شوید. وقتی که زمان مشخصی را برای انتخاب کلمه کلیدی مرتبط اختصاص بدهید، شاهد افزایش ترافیک سایت خود خواهید بود.
در واقع، رقابت بر سر کلمات کلیدی و افزایش سئوی سایت حرف اول را میزند. اما قبل از رقابت بر سر کلمات کلیدی و افزایش ترافیک سایت، باید برای فرآیندهای بازاریابی خود چشم اندازی مشخص کنید.
اگر در ابتدای راه یادگیری دیجیتال مارکتینگ هستید، نباید از نتایج تکنیکهای سئو رنجور شوید. چون زمان تقریبا زیادی برای مشاهده نتایج تکنیکهای بهینه سازی موتورهای جستجو نیاز دارید. در این مواقع، دست از تلاش بر ندارید. چرا که وقتی دست از کوشش بردارید، مرگتان آغاز می شود! این مفهوم شاید پیش تر دور از ذهن به نظر میرسید، اما امروزه یک حقیقت تلخ است.
لذا، زمانی که از ادامه فعالیت خود احساس خستگی میکنید، به استراتژی خود هدفمندانه تر نگاه کنید و خودتان را دست کم نگیرید. صبر خود را بیشتر کنید و در جستجوی مناسب ترین راه حل برای دستیابی به رنک اول تا سوم باشید.
چه تفاوتی بین بازاریابی با موتورهای جستجو و بهینه سازی موتورهای جستجو وجود دارد؟
درست است که این دو اصطلاح در زیر مجموعه مفهوم چتر ابری دیجیتال مارکتینگ قرار دارند، اما جزئیات آنها باعث میشود که نسبت به هم متفاوت باشند. در بازاریابی موتورهای جستجو با پرداختن پول قادر خواهید بود تا فرآیندهای بازاریابی را انجام دهید. اما در سئو با بهینه سازی موتورهای جستجو به بازاریابی میپردازید، بدون اینکه مبلغی به بسترهای آنلاین بازاریابی پرداخت کنید.
به بیانی، استراتژیهایی که با بازاریابی موتورهای جستجو انجام میشوند، پولی هستند. این درحالی است که برای اجرای استراتژی با سئو نیازی به پرداخت هزینههای گزاف نیست و تنها با رعایت اصول و تکنیک های علمی به نتیجه دلخواه خواهید رسید.
رپورتاژ آگهی
قبل از اینکه به بررسی بازاریابی درونگرا بپردازیم، به رپورتاژ آگهی توجه کنید. زمانی شما در فرآیندهای دیجیتال مارکتینگ خود موفق خواهید بود که به روابط عمومی دیجیتال کسب و کار خود اهمیت بدهید.
رپورتاژ آگهی چیست ؟ در واقع رپورتاژ به معنای انتشار یک تبلیغات متنی در چارچوب یک خبر و گزارش میباشد. تاثیرات مثبت رپورتاژ آگهی چیزی بیشتر از یک متن تبلیغاتی عادی بوده و اطلاع رسانی به موقع از اتفاقات کسب و کار در رسانههای پرمخاطب یکی از تاثیرات انتشار درست آن است. علاوه براین، رپورتاژ آگهی روی سئوی کلی سایت شما تاثیر مثبتی دارد.
بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا یکی از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ است که اکثر کسب و کارها آن را در پیش میگیرند. این روزها موضوعات متفاوتی وجود دارد که افراد به دنبال آن در فضای مجازی باشند. وقتی شما بتوانید محتوایی منتشر کنید که افراد به ابزارهای دیجیتال کسب و کار شما مراجعه کنند، بازاریابی درونگرا انجام داده اید.
شرط اصلی برای بازاریابی درونگرا، ایجاد تعامل بین مخاطب و کسب و کار با مراجعه مخاطب میباشد. این جمله بدان معنی است که افراد مراجعه کننده این احساس را داشته باشند که شما هیچ گاه به سراغ آنها نرفته اید.
به احتمال زیاد متوجه شده اید که کسب و کار شما در این هنگام همانند یک آهنربای مغناطیسی است. شما در نقش آهنربای مغناطیسی میتوانید بازاریابی درونگرا یا بازاریابی جاذبهای انجام بدهید، به شرطی که مخاطب در جستجوی خواسته خود به شما برسد!
بازاریابی شبکه های اجتماعی
هم اکنون لاگ موبایل خود را باز کنید. تعداد شبکههای اجتماعی که در آنها عضو هستید، بشمارید. خودتان فکر میکنید که دلیل حضور شما در شبکههای اجتماعی چیست؟ ارتباط آسان مهم ترین دلیل حضور شخص شما در شبکه های اجتماعی متعدد میباشد.
ارتباط آسان با افراد باعث می شود که روزانه با افراد ناشناس زیادی در تعامل باشید. حال برای جذب مخاطب واقعی بیشتر و دستیابی به طیف گستردهای از افراد نیاز دارید که در شبکههای اجتماعی حضور مداوم داشته باشید.
افرادی که چشم انداز بیرونی شبکههای اجتماعی شما را مشاهده می کنند، تنها محتوای مفید شما را نگاه خواهند کرد. پس پیوند بین بازاریابی شبکه های اجتماعی و بازاریابی محتوایی از نوع تنگاتنگی خواهد بود. البته در نظر داشته باشید که هر دو مفهوم در زیر مجموعه دیجیتال مارکتینگ قرار دارند.
اینفلوئنسر مارکتینگ
برای اجرای اینفلوئنسر مارکتینگ همانند دیجیتال مارکتینگ به ابزارهای دیجیتال نیاز دارید. معنای کلمه “اینفلوئنسر” در فرهنگ نامه فارسی، “تاثیرگذار” میباشد. در واقع فرد اینفلوئنسر قادر است بر روی فکر و رفتار سایر افراد تاثیر بگذارد.
این تاثیرگذاری در هر جهت نیست. وقتی تاثیرگذاری بر روی افراد، اینفلوئنسر مارکتینگ نام میگیرد که تاثیرگذاری در یک جهت مشخص و معین صورت بگیرد. این جهت میتواند به منزله ایجاد یک رفتار فرهنگی جدید باشد.
یک نمونه از اینفلوئنسر مارکتینگ را میتوانید در اینستاگرام ببینید مانند بلاگر ها …. افرادی که به سبک خاصی زندگی میکنند و راههای جدید تری را برای ادامه زندگی خودشان در پیش میگیرند.
در واقع، پلتفرم خاصی برای اجرا و نمایش اینفلوئنسر مارکتینگ وجود ندارد. پس به دنبال حد و مرز مشخصی برای اینفلوئنسر مارکتینگ نباشید. برای مثال، اگر به دنبال افزایش فروش محصولات باکیفیتتان در پیج اینستاگرام خود هستید، به بلاگرها مراجعه میکنید. چرا که افراد زیادی تحت تاثیر بلاگرهای اینستاگرامی زندگی میکنند.
ایمیل مارکتینگ
زاویه ۳۶۰ درجه دیجیتال مارکتینگ با ایمیل مارکتینگ کامل تر میشود. این روزها کمتر کسی پیدا میشود که ایمیل نداشته باشد. امکانات و مزایای خوب پست الکترونیک باعث شده است تا کنون، حدود ۹/۳ میلیارد نفر دارای ایمیل باشند. اما اشتباه نکنید! ایمیل مارکتینگ به این معنا نیست که عکس تمامی محصولات خود را در یک نامه الکترونیک بگذارید و به هزاران کاربر واقعی، ارسال کنید.
ارتباط با مخاطبان جدید همواره برای یک کسب و کار اهمیت دارد. حفظ تعامل با مشتریان قدیمی نیز به منظور حفظ سرمایه برای آنها میباشد. زیرا دیجیتال مارکترها زمان زیادی برای ارتباط با مشتریان قدیمی و ترغیب آنها به خرید، صرف کرده اند. به همین خاطر، باید به فکر یک راهکار مناسب برای افزایش مشتریان جدید و محافظت از مشتریان قدیمی باشید.
تخفیفهای جادویی امروز، مقالههای جدید و ارسال فاکتور خرید میتواند موضوع ایمیل ارسالی شما باشد.
در مبحث ایمیل مارکتینگ، طراحی گرافیکی اهمیت زیادی دارد. البته طراحی کردن تصویرهای گرافیکی از وظایف دیجیتال مارکتر نیست. ولی جلوه بصری آن بر روی تعداد ایمیلهای باز شده، نقش بسزایی خواهد داشت.
ابزار های گوناگونی برای ارسال ایمیل وجود دارد که معروف ترین این ابزار عبارتند از :
MailChimp
Sendicate
sendplus
و بسیاری از ابزار های دیگر …
افیلیت مارکتینگ
افیلیت در دنیای عجین شده با دیجیتال مارکتینگ دارای دو طرف میباشد. سایت فروشنده و سایت معرف همان دو طرف افیلیت مارکتینگ هستند.
اگر محصولی در انبار فروشگاه مجازی خود ندارید، میتوانید به سراغ سایتهای فروشنده کالا بروید و به صورت آنلاین سهمی در فروش داشته باشید. سهم شما در فروش به صورتی خواهد بود که به ازای فروش هر محصول، پورسانت دریافت میکنید. به طور معمول، سایتهایی که روند رو به رشدی در ترافیک ارگانیک خود دارند، از گزینه افیلیت مارکتینگ استفاده میکنند.
مراحل تعیین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
روند تهیه و اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال، شامل مراحل و ملاحظات زیادی است که بدون شک به یک متخصص با تجربه در این زمینه نیاز دارد. برای تعیین استراتژی، با توجه به این که خود شامل شاخه های مختلفی است، به زمان و منابع زیادی نیست. داده های لازم باید جمع آوری شده و با تجزیه و تحلیل آنها، استراتژی که مسیر رسیدن به اهداف تجاری شما را هموار میکند، تعیین شود.
گرچه هر کسب و کاری بسته به نوع فعالیت و میزان بودجه در دسترس، روند متفاوتی را باید طی کند، اما پشت سر گذاشتن برخی مراحل برای همه یکسان است. در ادامه به اصلیترین گامهایی که برای تعیین استراتژی بازاریابی آنلاین باید طی کنید، اشاره مختصری خواهیم داشت.
شناسایی اهداف بازاریابی: قبل از هرچیز باید مشخص کنید که هدف شما از انجام کلیه فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ چیست. تا زمانی که ندانید چه میخواهید، قادر به تعیین نقشه راه هم نخواهید بود. باید مشخص کنید که هدف شما برندینگ است یا فروش محصول. اگر از همان ابتدا بدانید که دنبال چه هستید، در طی مسیر و آخر کار، متوجه خواهید شد که کجا درست پیشرفت کرده و کجا اشتباه کرده اید.
آماده سازی تیم فروش: یکی از رایجترین اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند این است که فرآیند بازاریابی آنلاین را متفاوت از آفلاین در نظر میگیرند. برای برآورده ساختن اهداف تجاری شما در فضای آنلاین، افرادی که مسئولیت پاسخگویی به مشتریان و یا رفع نیاز آنها را به عهده دارند، باید کاملا در جریان امور باشند.
تعیین مخاطب هدف: اگر مخاطبتان را نشناسید، قطعا نخواهید دانست برffای رسیدن به او باید از چه مسیری اقدام کنید! قبل از هرچیز مشخص کنید که مخاطب هدف شما کیست و چه نیازی ویژگیهایی دارد. بعد از آن نیاز مخاطب هدف را تعیین کنید. در این صورت بهتر میتوانید در زمان درست، پاسخ سوال یا نیازش را در اخیتارش قرار دهید.
انتخاب رسانه بازاریایی: طبیعتا بسته به نوع کسب و کار، مخاطب هدف و بودجه ای که در اختیار دارید، باید بهترین کانال بازاریابی را انتخاب کرده و فعالیتتان را آغاز کنید. برای انتخاب رسانه، قبل از هرچیز باید بدانید مخاطب هدف شما در چه فضایی حضور بیشتری دارد، شبکه های اجتماعی یا گوگل.
تعیین اهداف کوتاه مدت: برای آنکه در طی اجرای استراتژی متوجه درستی مسیری که در آن هستید، شوید؛ باید اهداف کوتاه مدت تعیین کنید. با سنجش معیار و اهداف کوتاه مدت، خواهید دانست که در کجای مسیر قرار دارید.
وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ چیست؟
یک مدیر دیجیتال مارکتینگ مسئول برنامه ریزی و اجرای یک کمپین بازاریابی دیجیتال برای تبلیغ یک برند، محصولات یا خدمات در همه کانال های بازاریابی دیجیتال موجود است. نقش او همچنین شامل نظارت بر سایر متخصصان شاغل در تیم وی است.
برخی از وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ عبارتند از:
بازاریابی محتوا
در دنیای دیجیتال، شما به هر شکل (متن ، عکس ، فیلم ، صدا و …) به محتوا احتیاج دارید زیرا بدون محتوا نمی توانید به صورت آنلاین کاری انجام دهید! سوال اینجاست که به چه محتوایی دارید، چه کسی محتوا را خلق میکند، بهترین عنوان برای محتوا چیست و … این سوالات، چالشهای معمول یک مدیر بازایرابی است که باید به آن پاسخ دهد.
بازاریابی شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی یکی از بهترین روشهای تبلیغ فروشگاه آنلاین و یا برند شما است. اما از کدام شبکه باید استفاده کنید؟ قصد دارید به چه شکل به اهداف مد نظرتان برسید؟ پاسخ به این سوالات و راه اندازی کمپین موفقیت آمیز در شبکه های اجتماعی، از جمله دیگر وظایف یک مدیر بازاریابی است.
ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ یکی از قدیمی ترین روشهای بازاریابی آنلاین است که همچنان هم موثر است. وظیفه مدیر بازاریابی دیجیتال است که استراتژی بازاریابی ایمیلی را برای شرکت، در راستای استراتژی بازاریابی اولیه طراحی کند.
بازاریابی موبایلی (موبایل مارکتینگ)
با توجه به استفاده روز افزون افراد از تلفنهای همراه و اهمیت این مسئله برای موتورهای جستجو نظیر گوگل، بهتر است به فکر یک استراتژی منحصر به فرد برای بازاریابی موبایلی باشید. اگر فروشگاه آنلاین دارید، علاوه بر اینکه باید وب سایت خود را برای انواع تلفنهای همراه بهینه کنید، بلکه شاید بهتر باشد که به فکر یک اپلیکیشن اختصاصی برای تلفنهای همراه باشید. مدیر بازاریابی دیجیتال باید دانش لازم و بینش بازار را داشته باشد تا بهترین راه را برای رسیدن به این هدف پیشنهاد کند.
تفاوت بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتالی در اکثر موارد مشابه با هم در نظر گرفته میشوند. در حالی که این دو با وجود شباهتهای زیاد، اساسا متفاوت از هم هستند. برای اجرای هر دو شیوه بازاریابی، در برخی موارد از ابزارهای مشابه باهم استفاده میشود. در دیجیتال مارکتینگ، فرد از تمامی ابزارهای موجود برای برآورد اهدافش استفاده میکند. در حالی که در بازاریابی درونگرا، یک ابزار با دقت انتخاب شده و از همان برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده میشود.
قبل از انتخاب ابزار دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کار، به کدام موارد باید توجه کرد؟
در حقیقت، انتخاب مناسب ترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ به چندین عامل بستگی دارد. به همین خاطر، نمیتوان یک یا چندین ابزار دیجیتال را به هر کسب و کاری پیشنهاد کرد. اهداف، بودجه سازمان، نوع ارتباط با مشتریان و شناخت رسانههای دیجیتالی از عوامل تعیین کننده برای انتخاب بهترین ابزار یا ابزارهای دیجیتال هستند.
فرآیند مارکتینگ کسب و کار خود را مشخص کنید.
بودجه دیجیتال مارکتینگ را به طور واضح تعیین نمایید.
گستره ارتباط با بازار هدف کسب و کار خود را در نظر بگیرید.
از ابزارهای دیجیتال شناخت کامل داشته باشید.
زمانی که به این عوامل تسلط کافی پیدا کردید، به طور حتم میتوانید استراتژی دقیقی را مشخص کنید. در نهایت، با استفاده از استراتژی خود میتوانید بهترین ابزار یا ابزارهای دیجیتال برای بازاریابی کسب و کارتان را بشناسید
ابزار های دیجیتال مارکتینگ کدام هستنید؟
جمله از پیتر دارکر متفکر بزرگ در علم مدیریت وجود دارد که می گوید اگر شما نتوانید چیزی را اندازه گیری کنید نمیتوانید آن را بهبود بخشید بنابراین اندازه گیری و ارزیابی اساس کار دیجیتال مارکتینگ میباشد.